رضا علیپور؛ امیرحسین صدر؛ سحر قمریان
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل خطوارههای ساختاری، شکستگیها و گسلهای پنهان منطقه آوج- آبگرم و تعیین الگوی فرکتالی حاکم بر آنها با استفاده از روشهای سنجش از دور است. نقشه خطوارهها، با استفاده از الگوریتم مناسب از دادههای مکانی، تصاویر ماهوارهای لندست 8 و الگوی سایه ارتفاعی به روش نیمهاتوماتیک استخراج و سپس برای مشخص کردن خطوارههای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تحلیل خطوارههای ساختاری، شکستگیها و گسلهای پنهان منطقه آوج- آبگرم و تعیین الگوی فرکتالی حاکم بر آنها با استفاده از روشهای سنجش از دور است. نقشه خطوارهها، با استفاده از الگوریتم مناسب از دادههای مکانی، تصاویر ماهوارهای لندست 8 و الگوی سایه ارتفاعی به روش نیمهاتوماتیک استخراج و سپس برای مشخص کردن خطوارههای ساختاری، از برداشتهای صحرایی و زمینلرزههای دستگاهی ثبت شده استفاده شد. با استفاده از تحلیلهای فرکتالی، الگوی شکستگیها و خطوارههای ساختاری منطقه به روش مربع شمار و بعد فرکتالی در دو پهنه گسلی حسنآباد و آوج از نمودارهای Log – Log، بهدست آمده است. با توجه به ابعاد فرکتالی خطوارههای ساختاری، موقعیت گسلهای طولی منطقه و مرکز سطحی زمینلرزه مخرب چنگوره - آوج (1381)، میتوان بیان کرد که گسلهای آبدره و خررود، از گسلهای پنهان و فعال در زیر رسوبات آبرفتی در منطقه مورد مطالعه هستند. چگالی گسلها در پهنهگسل حسنآباد و بالاتر بودن بعد فرکتالی شکستگیها در این پهنه در قیاس با پهنه گسل آوج نشاندهنده فعالیت نسبی بالاتر گسلهای حسنآباد و خررود است.
امیرحسین صدر؛ محمد محجل؛ علی یساقی
چکیده
در پهنه برخوردی کوهزاد زاگرس سبک ساختاری از بخش درونی (پهنه سنندج - سیرجان) به سمت بخش بیرونی (زاگرس) به ترتیب از سبک ستبر پوسته به سبک نازک پوسته تغییر مینماید. در این پهنه، گسلهای راندگی با روند شمال باختر - جنوب خاور و شیب به سمت شمال خاوری، قدیمیترین واحدهای ترادف رسوبی را به سطح رساندهاند. بر اساس الگوی دگرشکلی، پهنه برخوردی ...
بیشتر
در پهنه برخوردی کوهزاد زاگرس سبک ساختاری از بخش درونی (پهنه سنندج - سیرجان) به سمت بخش بیرونی (زاگرس) به ترتیب از سبک ستبر پوسته به سبک نازک پوسته تغییر مینماید. در این پهنه، گسلهای راندگی با روند شمال باختر - جنوب خاور و شیب به سمت شمال خاوری، قدیمیترین واحدهای ترادف رسوبی را به سطح رساندهاند. بر اساس الگوی دگرشکلی، پهنه برخوردی کوهزاد زاگرس را میتوان به دو محدوده مشخص که توسط راندگی اصلی زاگرس از یکدیگر جدا شدهاند، تفکیک نمود، بخش بیرونی به طور عمده ساختار راندگی فلسی نازک پوسته دارد، اما بخش درونی دارای کوتاهشدگی بیشتر، دگرشکلی پیسنگ و ساختار دوپلکسی است. در بخش درونی سفرههای راندگی متعددی که از سنگهای دگرگونی منشأ گرفتهاند و تا پیشانی راندگی اصلی زاگرس پیشروی نمودهاند، گسترش یافته است. سازوکار حرکتی این سفرههای راندگی، گرانشی و زمینساختی بوده و تا مسافتهایی از 2 تا 20 کیلومتر جابهجا شدهاند. افزون بر گسلهای پیسنگی موازی روند زاگرس (گسل اصلی جوان زاگرس)، گسلهای پیسنگی عمود بر روند زاگرس (در اینجا به نام گسل پیسنگی ازنا معرفی میشود) نیز دگر شکلی منطقه را تحتتأثیر قرار دادهاند که سبب تغییر سبک دگرریختی در طول پهنه برخوردی شدهاند.